به گزارش سارنا به نقل از فارس:
لرستان - مجتبی خسروی، آموزگار دبستان شهید علی منصوری، ۱۲ سال است که هر روز مسیر ۳۰۰ کیلومتری از روستای سراب هنام تا روستای «بیاتان» را طی میکند.او معلمی را از سال ۱۳۹۲ با علاقهای ساده اما عمیق آغاز کرد؛ علاقهای که خیلی زود، در دل کلاس و میان بچهها، به محبت واقعی تبدیل شد.
معلمی که هنرمند هم بود
خسروی که دغدغهمند و اهل هنر بود، فهمیده بود مدرسه فقط جایی برای درسدادن نیست؛ جایی است که میشود با بچهها زندگی کرد، با آنها ساخت، شنید، گفت و راهی را هموار کرد که قرار نبود همیشه صاف باشد.آقای خسروی تنها معلم نبود؛ او همزمان نقاش ساختمان بود و وقتی دید مدرسهای که در آن تدریس میکند فضای مناسبی ندارد، بیتعارف آستین بالا زد. از کار هنری در کلاس گرفته تا رنگآمیزی دیوارها با هزینهٔ شخصی. میگفت: «باید مدرسهای بسازیم که دانشآموز دلش بخواهد بیاید.» حتی الفبا را آهنگین کرد تا یادگیری برای بچههای کلاس اولش دلنشینتر شود.او دانشآموزان را هم سر ذوق آورد تا جایی که همراه او مدرسه را نقاشی و رنگآمیزی میکنند.
سخت بود دختران درس نخوانند
اما مسئله فقط ظاهر مدرسه نبود. در روستای بیاتون، یک چیز آزارش داد: کلاس ششم فقط پسر بود. پرسوجو کرد، گفتند دختران معمولاً تا پایان ابتدایی ترک تحصیل میکنند. خسروی اما این را نپذیرفت. پای صحبت خانوادهها نشست، راهکار داد و آنقدر پیگیر شد که در سال ۹۳، دختران یکییکی برگشتند و با علاقه به درسشان ادامه دادند.
خسروی میگوید: بعضی از این دختران آنقدر بااستعداد بودند که نمیشد آنها را رها کرد.مسیر مدرسه دور بود و سرویس نداشتند همین باعث شده بود که دختران ترک تحصیل کنند.اما من نتوانستم بیتفاوت باشم با خودم گفتم «این بچهها اگر حالا کنار گذاشته شوند، شاید دیگر هیچوقت به درس برنگردند.
ظرف این سالها ۳۰ دانشآموز دختر به مدرسه برگشتند و با علاقه درسشان را ادامه دادند.
هستی محمدی، یکی از همان دخترانی که قرار بود از تحصیل بازبماند، بعدها در حوزه پژوهش مقام آورد. خودش میگوید: «تأثیر معلمها مهم بود، اما مهمتر اینکه کسی پیگیرمان بود، کسی که باورمان کرد.مجتبی خسروی هنوز هم دغدغهاش همان است: بازسازی مدرسهها در مناطق محروم. میگوید:پول برایم خوشحالکننده نیست، اما اینکه ببینم بچهای که شاید قرار بود ترک تحصیل کند، حالا پزشک یا خلبان شده، تمام خستگی را میبرد.
نظر بدهید